|
از اختاپوس خیالی تا باتلاق واقعی!
امیر عاصف: در چند سال گذشته بارها شاهد این بودیم که رسانههای رژیم صهیونیستی و آمریکا فعالیت منطقهای جبهه مقاومت را به اختاپوسی تشبیه میکنند که سرش در تهران و دستهایش به لبنان، سوریه، یمن و... رسیده است.
این موضوع بیش از آنکه رسانهای باشد، تحلیل و شناختی است که تمام این مدت آمریکاییها به خیالشان از منطقه غرب آسیا کسب کرده و تمام اقداماتشان را بر اساس آن تنظیم کردهاند اما آیا این شناخت صحیح است؟
این تحلیل که استراتژی آمریکا در غرب آسیا براساس آن برنامهریزی شده است، مربوط به تحولات اخیر در دوره ترامپ نیست بلکه به پیش از آن بازمیگردد؛ بر همین مبنا بود که بعد از توافق برجام، آمریکای اوباما نیز به دنبال برجام ۲ و ۳ رفت که البته موفق نبود. با روی کار آمدن دونالد ترامپ، وی جسورانهتر از روسایجمهور قبلی آمریکا این موضوع را پیگیری کرد اما با یک تفاوت؛ اوباما معتقد بود اگر ما دستهای نیابتی ایران را قطع کنیم نهایتا سر اختاپوس تنها باقی خواهد ماند و ما میتوانیم ضربه نهایی را به ایران بزنیم اما عملکرد ترامپ نشان داد او میخواهد با ایجاب اتحاد بین رژیم سعودی و رژیم صهیونیستی و کشورکهای خلیجفارس اتحادی را علیه تهران تشکیل دهد. او معتقد بود اگر سر اختاپوس را هدف قرار دهیم دستهایش نیز فلج میشود.
با همین رویکرد پس از خروج از برجام به دنبال کارزار فشار حداکثری اقتصادی علیه جمهوری اسلامی رفت اما با این حال دید محور مقاومت در سوریه زمینگیر نشد و حتی به پیشرویاش در اطراف جولان اشغالی پرداخت، او دید در فشار حداکثری علیه ایران ناگهان سیدحسن نصرالله اعلام کرده که حزبالله لبنان به موشکهای نقطهزن دست پیدا کرده است و همچنین گروههای مقاومت در عراق علیه اشغالگری آمریکا دست به اقدامهای متناسب زدهاند.
او بر اساس تحلیل «اختاپوس» وارد فاز جدیدی علیه ایران شد، البته نقش پمپئو که پیشتر ریاست سازمان جاسوسی آمریکا را برعهده داشت و میتوان این راهبرد را زاییده آن سازمان دانست هم بیتاثیر نبوده است و اینچنین شد که در سحرگاه سومین روز سال جدید میلادی در اقدامی نامتعارف و بزدلانه دست به ترور حاجقاسم سلیمانی زدند تا به خیالشان مغز متفکر مقاومت را از کار بیندازند. دقیقا مشابه اشتباه رژیم صهیونیستی در ترور حاج عماد!
هر چند هنوز هم ترامپ در سخنرانیهای انتخاباتیاش از این اقدام با عنوان شجاعانه و در راستای قطع ید محور مقاومت نام میبرد اما در عمل قدرت محور مقاومت در منطقه کم نشد بلکه نفرت آنها از آمریکا بیشتر شد و این اقدام منجر به غیرقانونی شدن حضور تروریستهای آمریکایی در عراق شد!
تا به حال شنیدهاید تحلیل غلط نتایج غلطی به دنبال خواهد داشت؟ این دقیقا همان حال و روز آمریکا در غرب آسیا بلکه در جهان است.
اگر بخواهم اشتباهات آمریکا در تحلیلشان را در چند بند به طور خلاصه بگویم میشود:
۱- محور مقاومت نه بر اساس پول بلکه براساس ایدئولوژی آزادیخواهانه بنا شده است.
۲- شبکهسازی جبهه مقاومت برخلاف تصور غربیها مویرگی نیست بلکه به صورت جزیرهای و در سراسر جهان گسترش یافته است.
۳- آمریکاییها حقیقتی بزرگ را هر چند در زبان به کرات استفاده کردهاند اما باور نکردهاند: جمهوری اسلامی برای انقلابش شعبه نمیزند بلکه آن را صادر میکند!
۴- شبکه انسانی مقاومت در جهان هیچگاه شخصمحور نبوده بلکه اعتقادمحور است.
هر چند موارد فوق نشان میدهد محور غربی ـ عبری در شناخت ماهیت مقاومت دچار خطای راهبردی است اما همچنان براساس اشتباه در تحلیل به دنبال پیروزیهایی میگردد که میسر نخواهد شد.
تا انتخابات آمریکا 100 روز باقی مانده است و ترامپ درصدد آن است که به قول خودش سر اختاپوس را وارد جنگی کند که بتواند به آن ضربه بزند اما در همین حال بعد از انتقام موشکی در عینالاسد جرات اقدام مستقیم را ندارد، هر چند در این مدت خرابکاریهای مختلفی را هم انجام داده که به گردن نگرفته است اما پاسخهای متناسب را در جغرافیای خارج از منطقه دریافت کرده است.
حقیقتا هیچکس نمیداند ماجرای آتشسوزی سریالی در خاک آمریکا چگونه آغاز شد و تا کجا قرار است ادامه پیدا کند اما همزمانیاش با مزاحمتهای منطقهای آمریکا برای ایران این فرضیه را تقویت میکند که این حوادث ادامهدار ناشی از ایدئولوژی برخاسته از مبارزه با مستکبران است که در عصر حاضر جمهوری اسلامی آن را صادر کرده است.
این چند روز تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا روزهای دشواری برای ترامپ خواهد بود. او که میخواهد به هر ترتیب مجدد رئیسجمهور شود، ممکن است حتی از روش جرج بوش برای در قدرت ماندن استفاده کند. یعنی ایجاد بحرانی بزرگتر برای فرار از ضعفهای متعدد؛ حتی ممکن است ترامپ برای ماندن در قدرت به قمار بزرگتری دست بزند.
این گزارهها نه بر اساس اطلاعات پنهان بلکه براساس شناخت نگارنده از ایدئولوژی انقلاب اسلامی در برابر خطرات احتمالی است.
الف- اگر آمریکا دست به اقدام مستقیم با رویکرد جنگ چند روزه بزند، پاسخ مستقیم و دردناکی را از جمهوری اسلامی دریافت خواهد کرد که نه بر اساس جغرافیا بلکه بر اساس ملیت حملهکننده و منافع او در منطقه خواهد بود.
ب- اگر آمریکا بخواهد با تحلیل اشتباه به جنگ نظامی نامحدود روی بیاورد، هزینه این جنگ آنچنان برایش سنگین خواهد بود که از درون متلاشی خواهد شد. نباید فراموش کرد تصور آنها از شبکه انقلاب اسلامی با واقعیت بسیار متفاوت است، آنها با تصور حمله به سر اختاپوس وارد باتلاقی میشوند که تا به حال فکرش را هم نمیکردند.
- از سرنگونی هواپیمای سازمان سیا در افغانستان تا حمله به تاسیسات آرامکو در قلب عربستان
- از انفجار و آتشسوزی در ناو آمریکایی در جغرافیای سرزمینی آمریکا تا شکست کودتای آمریکا در ونزوئلا
- از قدرتی که رژیم صهیونیستی از ترس آن در ۲ روز گذشته نیروهای خودی را در مرز با لبنان هدف قرار داد تا کابوس بمبهای کنار جادهای که چندین سال پیش آمریکا را از عراق اخراج کرد.
- از انفجار منافع آمریکا در تمام جهان به دلیل گرمی هوا تا مفقود شدن افسران سیا در قلب اروپا
- از آتشسوزیهای بیدلیل در ایالات متحده آمریکا توسط عناصری ناشناس تا...
تمام این اقدامات که هیچ ارتباطی با ایران ندارد شبکه دشمنان ایران را ضعیف کرده است. اکنون این موضوعات را بگذارید کنار نقشه راه رهبر حکیم انقلاب: «اگر غلطی از آنها سر بزند جمهوری اسلامی تلآویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد».
اگر آمریکاییها نیک بنگرند درمییابند با اختاپوس طرف نیستند. باتلاقی روبهروی آنهاست که هر چه دست و پا بزنند بیشتر فرو میروند.
ارسال به دوستان
پس از 7 سال تلاش دولت روحانی برای نزدیکی به غرب حالا ظریف میگوید: رویکردهای غربی نمیتواند درک درستی از وقایع جهان ارائه کند
بنبست تئوریک
چرخش مواضع دیپلماتیک دولت به سمت کشورهای خارج از بلوک غرب نشان می دهد دولت دچار بحران ایدهپردازی تئوریک شده است
گروه سیاسی: وزیر امور خارجه در اظهار نظری گفته است نظم نوین دنیا دیگر غربگرایانه نخواهد بود. محمدجواد ظریف در حالی از «آینده شرقی» جهان سخن میگوید که در طول 7 سال گذشته، نظریه «توسعه برونزا بر مبنای اعتمادزایی برای غرب» مبنای تئوریک سیاست دولت بوده است.
به گزارش «وطن امروز»، وزیر امور خارجه در گفتوگوی اینستاگرامی با مخاطبان بینالمللی که به همت دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد، به بیان دیدگاههای خود درباره مسائل مختلف جهان و منطقه پرداخت. ظریف در حالی در این گفتوگو اذعان کرد آینده دنیا دیگر کاملا غربی نخواهد بود که طی 7 سال گذشته، «تبعیت از استانداردهای هژمونی غرب» اساس گفتمان سیاست خارجی دولت بوده است؛ نظریهای که باعث شد ابتدا کدخدایی آمریکا پذیرفته شود و سپس حل همه مشکلات کشور موکول به توافق با غرب شود.
ظریف در گفتوگوی اینستاگرامی خود تلاش کرد به سوالاتی پیرامون «کاهش نسبی قدرت کنشگران سنتی و افزایش نسبی قدرت کنشگران نوظهور، پایان نقشآفرینی انحصاری قدرتهای بزرگ، پایان هژمونی و تحول در جغرافیای قدرت و بازگشت جهان غیرغربی به مدار تاریخ» پاسخ دهد. وی در این گفتوگو با تاکید بر اینکه «نظم نوین دنیا دیگر غربگرایانه نخواهد بود»، اظهار داشت: معتقدم رویکردهای غربی نتوانست به ما درک درستی از وقایع جهان ارائه دهد. نظم نوین جهانی دیگر کاملا غربی نخواهد بود. ظریف افزود: پس از پایان جنگ سرد برخی تلاش کردند آینده جدیدی بسازند و تحولات آینده را نهتنها پیشبینی، بلکه تجویز میکردند. ابرقدرتها اشتباه محاسباتی داشتند و اعلام نظم نوین جهانی به وسیله رئیسجمهوری وقت آمریکا، موضوع حکمرانی جهانی و قرن نوین آمریکایی و اعلام پیروزی بر عرشه ناو جنگی آمریکایی در سی و چند سال گذشته، تلاشهایی برای نسخهپیچی آینده بود. وزیر امور خارجه با تصریح بر اینکه «اگر میخواهیم بدانیم چه میگذرد و از اتفاقات سوء جلوگیری کنیم، باید بدانیم کجاییم و به کجا خواهیم رفت»، اظهار داشت: یادمان باشد ترامپ گفت ۷ تریلیون دلار برای برپایی نظم نوین جهانی هزینه کردیم و شکست خوردیم.
* سیاست خارجی برجامی و غفلت از دنیای غیرغربی
اظهارات محمدجواد ظریف مبنی بر روند تغییر هژمونی جهانی از غرب به دنیای غیرغربی، واقعیت مهمی است که در نظام محاسباتی دولت یازدهم و دوازدهم مورد غفلت قرار گرفت؛ غفلتی که زمینه فرصتسوزیهای متعددی در عرصه بینالملل شد.
یک نمونه از مواردی که بخوبی ابعاد هزینههای کشور به خاطر بیتوجهی به ظرفیت کشورهای غیرغربی را نمایان کرد، مساله چندی پیش فروش بنزین به ونزوئلاست. در اوج سیاستهای فشار حداکثری دولت آمریکا علیه ایران و اعمال قدرت ایالاتمتحده در جلوگیری از فروش نفت و محصولات پتروشیمی ایران، جمهوری اسلامی توانست با صادرات بنزین به ونزوئلا از فشار تحریمها بر کشور بکاهد. بنا به نظر برخی کارشناسان، استفاده از ظرفیت عظیم ارتباط با کشورهای ضدامپریالیست آمریکای لاتین «غفلت بزرگ» دولت یازدهم بود که میتوانست طی سالهای گذشته ضریب فشار تحریمها علیه ایران را کاهش دهد اما با بیمهری دولت مواجه شد.
توان بالای تکنولوژیک ایران از نظر صدور خدمات فنی برای بازسازی توان اقتصادی و کشاورزی ونزوئلا (که از ارکان مهم استقلال یک کشور است) میتواند بازار این کشور را به هدف اصلی صادرات کالا و خدمات ایرانی تبدیل کند؛ فرصتی که دولت طی سالهای گذشته آنچنان که باید و شاید به آن توجه نشان نداد و تنها در ماههای پایانی دولت و با شدت گرفتن سیاست فشار حداکثری آمریکا توانست نظر دولت حسن روحانی را به خود جلب کند.
اگر تقویت و تعمیق روابط تجاری و صنعتی میان ایران و ونزوئلا به عنوان 2 کشوری که تحت شدیدترین نظامهای تحریمی آمریکا قرار گرفتهاند و پروژه تحریم اقتصادی در خدمت هدف سیاسی براندازی حاکمیت آنها قرار گرفته است، از ابتدا در دستورکار دولت قرار میگرفت، میتوانست به مثابه یک پادزهر، فشارهای اقتصادی بر هر دو کشور را کاهش دهد. در شرایطی که تلاش آمریکا و تحریمهای تجاری معطوف است به بستن شاهراههای مراوده اقتصادی کشورهای تحریم شده، ارتباطاتی از قبیل مراودههای تهران و کاراکاس که با واسطههایی غیر از ارزهای رایج انجام میشود، میتواند کمکی دوجانبه برای هر دو کشور به شمار رود. سخنان «الیوت آبرامز» مسؤول امور ونزوئلا در دولت آمریکا در ابتدای اردیبهشتماه سال جاری مبنی بر آنکه ایران در ازای کالاهایی که برای ونزوئلا فرستاده، 9 تن طلا دریافت کرده است (فارغ از صحت یا کذب آن) میتواند نمودی از اهمیت انکارناپذیر رواج چنین تعاملاتی در بلوک کشورهای تحریم شده باشد.
نه تنها ونزوئلا و کشورهای آمریکای لاتین، بلکه چین و روسیه نیز در لیست غفلتهای دیپلماتیک دولت جا دارند. دولت حسن روحانی که همه تلاش خود را در نیمه اول عمر خود معطوف به بهبود رابطه با آمریکا و کشورهای اروپایی کرد، در اواخر نیمه دوم عمر کاریاش با «دوست» خواندن چین و روسیه، از این دو کشور خواست از تامین حداقل منافع ایران در توافق برجام که قرار بود با لغو تحریمهای تسلیحاتی تامین شود، حمایت کنند.
حسن روحانی در جلسه 21 خرداد سال جاری با اشاره به تلاش آمریکا برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران اظهار داشت: از ۴ کشور دائم شورای امنیت توقع داریم در برابر این توطئه ایستادگی کنند و در برابر این توطئه به خاطر منافع و ثبات جهان و منافعی که در توافق هستهای مدنظر منطقه و جهان بود، بایستند. بویژه از ۲ کشور دوست خود یعنی روسیه و چین توقع داریم در برابر این توطئه ایستادگی کنند.
* بحران کرونا و از پس پرده بیرون افتادن عجز غربیها
مواجهه دولتهای غربی با بحران کرونا بسیاری از پیشفرضهای ذهنی در رابطه با غرب را اصلاح کرد. ضعف دولتهای انگلیس و آمریکا در تامین امکانات لازم برای کادر درمانی کرونا و استفاده از کیسههای زباله به عنوان پوشش محافظ برای پرستاران، این سوال جدی را برای افکار عمومی ایران مطرح کرد که چگونه 7 سال حل مشکلات کشور به توافق و رابطه با کشورهایی گره خورده که از حل مسائل اساسی کشور خود عاجزند؟
بنا بر نظر برخی کارشناسان، ویروس کرونا توانست روند انتقال قدرت از غرب به شرق را سرعت دهد و در این بین چین، تبدیل به نمادی برای این انتقال قدرت شده است.
چندی پیش کیشور محبوبانی، دیپلمات برجسته و استاد دانشگاه ملی سنگاپور در گفتوگویی درباره این انتقال قدرت از غرب به شرق گفت: همهگیری «کووید-۱۹» اساسا جهات اقتصادی جهانی را تغییر نمیدهد، بلکه تنها تغییری را که از قبل آغاز شده است سرعت میبخشد، یعنی حرکت از جهانیسازی آمریکامحور به جهانیسازی چین محور.
وی ادامه داد: همانطور که در کتاب جدیدم تحت عنوان «آیا چین برنده شده است»، مطرح کردم، آمریکا ۲ گزینه دارد. اگر هدف اصلی آمریکا حفظ برتری جهانی باشد، مجبور است در یک رقابت ژئوپلیتیک با حاصل جمع صفر از نظر اقتصادی و سیاسی با چین شرکت کند. حال اگر هدف آمریکا بهبود رفاه مردم این کشور باشد که شرایط اجتماعیشان رو به وخامت گذاشته است، باید با چین همکاری کند. مشاور خردمند پیشنهاد میکند همکاری، گزینه بهتر است. با این حال، با توجه به فضای سیاسی سمی آمریکا در قبال چین، امکان موفقیت رویکرد مشاور خردمند وجود ندارد.
با کنار هم نهادن پازلهای گفته شده، میتوان به این استنباط رسید که دولتهای یازدهم و دوازدهم در گفتمان تئوریک سیاست خارجی خود به یک پارادوکس درونی رسیدهاند. دولت حسن روحانی از یک سو حل ریشهای مشکلات کشور را در عادیسازی روابط با غرب میبیند و گشایش اقتصادی کشور را در بازشدن راه تعامل اقتصادی با آمریکا و اروپا جست و جو میکند و از سوی دیگر نمیتواند واقعیت مهم جهانی در افول هژمونی اقتصادی و سیاسی غرب را انکار کند.
به هر ترتیب باید اذعان کرد بنا بر نظر برخی کارشناسان با افزایش روز به روز مولفههای قدرت کشورهای غیروابسته به غرب، ساختمان تئوریک گفتمان «غربگرایی» که ریشههای آن به زمان مشروطهخواهی نیز میرسد، ترک برداشته است.
ارسال به دوستان
افزایش آمار مرگ و میر در پایتخت نزدیک به نیمی از جانباختگان کرونایی کشور، پایتختنشینان هستند
تهران قرمز شد
تعداد مبتلایان کرونا در کشور به 296273 و شمار قربانیان به 16147 نفر رسید
شیوع گسترده ویروس کرونا و افزایش آمار مرگومیر در تهران، پایتخت را از وضعیت هشدار خارج و وارد وضعیت قرمز کرد. به گزارش «وطن امروز»، کلانشهر تهران با بیش از 10 میلیون نفر جمعیت شرایط مساعدی ندارد. ظرفیت تختهای کرونایی در بیمارستانهای این شهر پر شده و کادر پزشکی خسته است. روز به روز بر آمار مبتلایان و بستری بیماران «کووید-19» در پایتخت اضافه میشود. در چنین شرایطی اما هنوز ادارات با ظرفیت کامل کار میکنند و محدودیتهای جدید برای کاهش شیوع این بیماری اعمال نمیشود. قرار است کنکور برگزار و مراسم ایام محرم و صفر نیز با شرایط خاصی برپا شود. البته وزیر بهداشت به صراحت اعلام کرده است برگزاری مراسم پرجمعیت در محرم ممنوع میشود. این در حالی است که سیما ساداتلاری، سخنگوی وزارت بهداشت روز گذشته گفت: در 24 ساعت گذشته بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۲ هزار و ۶۶۷ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شدند که یکهزار و ۶۸۷ نفر از آنها بستری شدند تا مجموع بیماران «کووید-19» در کشور به ۲۹۶ هزار و ۲۷۳ نفر برسید. به گفته وی، متاسفانه از ظهر دوشنبه تا ظهر سهشنبه، ۲۳۵ بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۱۶ هزار و ۱۴۷ نفر رسید. همچنین ۳۹۰۲ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. وی همچنین در تشریح استانهای در وضعیت قرمز و زرد اعلام کرده است: در حال حاضر ۱۵ استان در وضعیت قرمز و ۱۱ استان در شرایط هشدار قرار دارند.
سخنگوی وزارت بهداشت با بیان اینکه استان تهران هم از لحاظ وضعیت کرونایی به استانهای قرمز کشور اضافه شد، گفت: تهران به عنوان پرجمعیتترین و پرترددترین استان کشور برای اولینبار بعد از خیز اول بیماری در وضعیت قرمز قرار گرفت. گفتنی است طبق گزارشات موجود حدود نیمی از جانباختگان کرونایی متعلق به تهران هستند.
* هر خانه یک حسینیه باشد
در شرایطی که تهران در وضعیت قرمز به سر میبرد، معاون بهداشت وزیر بهداشت از جلسات تصمیمگیری برای چگونگی برگزاری مراسم اعیاد قربان و غدیر و ایام محرم و صفر خبر میدهد و میگوید قطعا مراسم امسال به شکل قبل نخواهد بود و کاملا محدود خواهد بود تا مراسمی با کیفیت مناسب و توام با سلامتی برگزار شود. علیرضا رئیسی در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی درباره آخرین تصمیمها برای چگونگی برگزاری مراسم عرفه، اعیاد قربان و غدیر و عزاداری ماههای محرم و صفر میگوید: درباره مراسم روز عرفه، اعیاد قربان و غدیر و عزاداری ماههای محرم و صفر پروتکلها در حال آماده شدن است. چندین نظر وجود دارد اما اگر مراسمی هم برگزار شود اصلا و به هیچ وجه به شکل قبل نخواهد بود و کاملا محدود خواهد بود. وی تاکید کرد: نظر قاطع وزارت بهداشت این است که برگزاری مراسم پرجمعیت در محرم ممنوع باشد، بویژه در محیطهای سربسته که قاطعانه و محکم با آن مخالفت میکنیم. رئیسی درباره پیشبینی افزایش ۶۰ درصدی آمار ابتلا به کرونا با برگزاری کنکور و مراسم محرم، گفت: پیشبینیهای زیادی وجود دارد و بسیاری مسائل را همه میتوانند پیشبینی کنند. در همین جمع اگر ماسک نداشته باشند و ۲ نفر هم مبتلا باشند، میتوان پیشبینی کرد که ۶۰ درصد افراد مبتلا میشوند.
وی همچنین گفت: درباره مراسم محرم چند فاکتور وجود دارد؛ آیا محیطی که در آن مراسم برگزار میشود، سربسته است یا در محیط باز است؟ آیا محیطی که فضای بسته است، تهویه مناسب دارد یا خیر؟ جمعیتی که در آنجا حضور دارند و مدت زمان حضور چقدر است؟ در فضای سربسته بیش از 2 ساعت صلاح نیست که جمعیت حضور داشته باشد. اگر در یک فضایی که در حالت عادی تراکم ۱۰۰ درصد است، در این شرایط باید حداکثر ۲۵ درصد باشد و حتما باید تعداد افرادی که در این فضا قرار میگیرند، بهجای ۱۰۰ نفر ۲۵ نفر باشند. در فضای باز هم مراسم نباید تماشاچی داشته باشد. در عین حال معمولا در این مراسم افراد مختلف از جاهای مختلف حرکت میکنند و در یکجا جمع میشوند. این هم مورد تایید ما نیست و ممنوع است و مردم نباید به هم بپیوندند و در یک جا جمع شوند.
* تمدید محدودیتها در تهران تا پایان هفته آینده
محدودیتها در پایتخت دوباره تمدید شد. فرمانده عملیات مقابله با کرونا در کلانشهر تهران با اشاره به شرایط سخت و شکننده شهر تهران به لحاظ شیوع کرونا گفت: تمام تجمعات و برپایی نمایشگاه در تهران اقدامی پرمخاطره تلقی میشود. علیرضا زالی با اشاره به شیوع گسترده پاندمی کرونا تاکید کرد: برپایی هرگونه نمایشگاه در تهران ممنوع است. وی ادامه داد: همچنین با توجه به تمدید محدودیتهای اعمال شده توسط ستاد کرونای استان تهران، این محدودیتها حداقل تا پایان هفته آینده برقرار و بر همین اساس برگزاری نمایشگاه، مجمع عمومی و تجمعات ممنوع اعلام شده است.
ارسال به دوستان
نگاهی به حاشیههای اخیر و افت کلی برنامههای صبحگاهی تلویزیون
صبحبخیر سیما!
گروه فرهنگ و هنر: این روزها اغلب شبکههای تلویزیون باکسی ویژه را برای پخش برنامههای صبحگاهی اختصاص دادهاند؛ برنامههایی که طبیعتا با توجه به زمانی که پخش میشوند باید رویکرد انرژیبخش داشته باشند و پر انرژی اجرا شوند و مخاطبی را که قرار است پس از دیدن این برنامه کارش را آغاز کند با انرژی و امید بدرقه کنند. با این همه هر روز یکی از برنامههای صبحگاهی تلویزیون حاشیهای تازه را ایجاد میکند؛ حاشیهای که گویا قرار است باعث بیشتر دیده شدن برنامه شود اما در نهایت نتیجهای جز خلق دردسرهای تازه برای تلویزیون و بیاعتبار کردن این رسانه ندارد.
حاشیههای ناتمام شیفت صبح!
روز گذشته پخش برنامه تلویزیونی سلام صبح بخیر و برخی اتفاقات پیش آمده در این برنامه در فضای مجازی، باعث واکنشهای متفاوتی در این زمینه شد. دستاندرکاران این برنامه با شبیهسازی محیطی شبیه به اتاق فرار، به شکل گروهی این بازی را در استودیوی این برنامه اجرا کردند؛ موضوعی که با واکنشهای مختلفی همراه شد و مخالفان و موافقانی داشت.
این البته تنها حاشیه چند روز اخیر برنامههای صبحگاهی نبود، چرا که اظهارنظر جنجالی مجری برنامه صبحگاهی شبکه اول سیما در آنتن زنده این شبکه در ارتباط با قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر امسال، موجب دلخوری هواداران این تیم و مدیریت باشگاه پرسپولیس شد. کار تا جایی بالا گرفت که در نهایت روابط عمومی شبکه یک سیما به شکل مستقل از طرفداران این باشگاه عذرخواهی کرد و مجریان برنامه نیز با حضور در برابر دوربین به عذرخواهی از این باشگاه پرداختند، البته که همان عذرخواهی نیز باعث حاشیههای دیگر و دنبالهدار شدن ماجرا شد!
* آزموده را آزمودن خطاست...
آنچه که به عنوان تازهترین حاشیههای برنامههای صبحگاهی تلویزیون مورد اشاره قرار گرفت، تنها مشتی نمونه خروار از حواشی پرتکرار این قبیل برنامهها در شبکههای مختلف سیماست؛ برنامههایی که گویی برای بیشتر دیده شدن دست به ابتکاراتی عجیب و غریب میزنند. البته نفس تلاش برای ابتکار و نوآوری بویژه در حوزه رسانه و برنامهسازی اتفاقی درست و قابل توجه است اما مسأله اینجاست که این نوآوریها نباید باعث ایجاد سوءبرداشت و حاشیههایی تازه برای رسانه ملی شود؛ حاشیههایی که گاهی فاصله مخاطبان با تلویزیون را بیشتر میکند.
همه این اتفاقات در شرایطی رخ میدهد که برنامههای صبحگاهی تجربه تازهای در تلویزیون نیست که برنامهسازان بخواهند در آن آزمون و خطا کنند. تلویزیون تقریبا حدود 2 دهه است که به شکل روتین در شبکههای مختلف برنامههایی را به عنوان برنامه صبحگاهی تولید و پخش میکند و طبعا تجربهای تا این اندازه طولانی میتواند پشتوانهای جدی برای برنامهسازان باشد. زمانی «صبح بخیر ایران»، «مردم ایران سلام» و «ویتامین 3» برنامههای اصلی صبحگاهی تلویزیون بودند و به دور از جنجالهایی که این روزها در برخی از این برنامهها ایجاد میشود، سعی میکردند با در نظر گرفتن آیتمهایی متنوع از بخش طنز و خبرخوانی و گفتوگو با میهمانان گرفته تا تهیه گزارشهای استانی، مخاطبان سراسر کشور را با برنامه خود درگیر کنند؛ الگویی آزموده شده که جواب خود را پس داده بود و مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرده بود.
اصلا چرا راه دور برویم، «حالا خورشید» رضا رشیدپور با همه نقصها و ایراداتی که بر آن وارد بود، یکی از پرمخاطبترین برنامههای صبحگاهی تلویزیون در چند سال اخیر بود که با همین الگوهایی که به آن اشاره کردیم، مورد توجه قرار گرفت. برنامهای که شاید گاهی درگیر حواشی هم میشد اما سعی میکرد در برخی از مهمترین اتفاقات جامعه ایران کنشگری مؤثری داشته باشد که بهترین نمونه آن ماجرای سوءتفاهمهای شکلگرفته درباره عملیات کربلای 4 و حضور بموقع محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه در دوران دفاع مقدس و پاسخهای او به این شبهات بود؛ نقشی درست که به واسطه کنش بموقع این برنامه ایفا شد.
* مسأله مهم اجرای درست ایدههای تازه است
هیچ کس نمیتواند منکر جایگاه و اهمیت برنامههای صبحگاهی شود. صبح یعنی نشاط، یعنی آغاز یک روز تازه، یعنی تلاش برای کسب روزی و مفاهیمی از این دست که همه با نشاط و انرژی پیوند خوردهاند. اساسا برنامه صبحگاهی آن هم به شکل زنده، به طور ناخودآگاه حسی از پویایی و طراوت را برای مخاطبانش به ارمغان میآورد.
با این تفاسیر ایجاد ابتکارهایی برای بانشاطتر شدن محیط برنامه و حس و حالی که به مخاطبانش منتقل میکند، کاملا طبیعی است و شاید برخی از همین حاشیههای ایجاد شده نیز در همان ابتدا قرار بوده در راستای همان مسأله نشاطآفرینی برای مخاطبان مورد توجه قرار گیرد اما مسأله شیوه اجرای این ایدههای تازه است.
با نگاهی کلی به برنامههای صبحگاهی فعلی تلویزیون میتوان به این نتیجه رسید که اصلیترین استراتژی سازندگان این برنامهها در شرایط فعلی طراحی دکورهای شاد با رنگهایی گرم و در کنار آن حضور مجریان جوان و باانرژی است که قرار است با شوخیهای خود فضای برنامه را باطراوت نشان دهند اما مساله اصلی در این میان مدیریت فکری این چهرههای حاضر در مقابل دوربین و جهتدهی به صحبتهای آنها از طریق اتاق فکر برنامه است.
* راز موفقیت برنامههای صبحگاهی قبلی چه بود؟
برنامههایی مثل «مردم ایران سلام» یا «صبح بخیر ایران» برنامههایی جدی و موثر در فضای تلویزیون بودند و اتفاقا در حافظه مخاطبان نیز ماندگار شدند چون ایدههایی درست در کنار مدیریت و اجرای درست این ایدهها در آنها وجود داشت. اساسا سردبیری در اینگونه برنامهها به معنی واقعی کلمه معنا پیدا میکرد و خروجی ارائهشده به مخاطب، خروجی هدفمند و قابل دفاع بود.
جالب اینکه برخی مدافعان روند فعلی برنامههای صبحگاهی با مقایسه شیوه اجرای برخی از نمونههای خارجی با این برنامهها از این میگویند که آن برنامهها به این دلیل محبوب و پرمخاطب شدند که در اجرای ایدههای خود آزاد بودند، این در حالی است که برنامهسازی مفهومی صفر و یکی نیست که اگر الگوی اجرا شده در فلان کشور را به همان شکل داخل رسانهای در کشور دیگر ببریم، منجر به همان نتایج شود؛ برنامهسازی ناظر به مخاطب و باورها و نیازهای آن انجام میشود و طبعا برنامهسازی برای مخاطب ایرانی رسانه ملی نیز باید تابع همین نگاه باشد.
نکته دیگر اینکه عموم برنامههای صبحگاهی تلویزیون که در این سالها در تلویزیون ما پرمخاطب شدند، در کنار ایدههای درست به توانایی مجریان در برقراری ارتباط با مخاطب نیز وابسته بودند. از گزارشهای خاطرهانگیز و دوستداشتنی اقبال واحدی برای «صبح بخیر ایران» گرفته تا «ویتامین 3» که سکوی پرش جدی علی ضیا شد یا همین «حالا خورشید» رضا رشیدپور در کنار ایدههای تازهای که داشتند، از حضور مجریان توانمند نیز بهرهمند بودند.
ارسال به دوستان
اتخاذ راهبرد «سکوت مبهم» در ۴۸ ساعت گذشته توسط حزبالله لبنان باعث افزایش ترس و اضطراب صهیونیستها شده است
چه بزنیم چه بترسانیم!
گروه بینالملل: کسی نمیداند غروب دوشنبه در مرز اسرائیل و لبنان دقیقا چه شد و چه اتفاقی افتاد اما هر چه بود در کمتر از 3 ساعت تبدیل به مضحکهای بزرگ برای صهیونیستها شد.
صهیونیستها بنا بر اعتمادی که به کلام سیدحسن نصرالله دارند، یقین دارند انتقام خون شهید اخیر حزبالله که در بمباران سوریه توسط صهیونیستها شهید شد، حتمی است و فقط بر سر زمان و مکان این انتقام اختلاف نظر دارند. عصر دوشنبه نخستین چیزی که موجب حساسیت و ترس عجیب و غریب صهیونیستها شد، قطع همه ارتباطات با سیم و بیسیم میان ردههای مختلف نظامی در شمال سرزمینهای اشغالی بود. تصور سربازی را بکنید که در مرزهای لبنان در حال گشتزنی است و ناگهان متوجه میشود نه موبایلش و نه بیسیمش کار نمیکند. این قطع ارتباط اندکی بیشتر طول نکشید اما همین زمان کوتاه برای اشتباهات تکراری صهیونیستها و «خودزنی» آنها کافی بود.
کسی نمیداند اخلال در سامانههای ارتباطی اسرائیل چرا و چگونه اتفاق افتاده است. نه حزبالله حاضر به اطلاعرسانی در این باره است و نه اسرائیلیها جرات میکنند این موضوع را در سطح رسانهای بیان کنند تا بر افتضاح دوشنبه شبشان اضافه نشود.
از بعد از جنگ 33 روزه لبنان تا همین چند سال پیش تنها نگرانی صهیونیستها توان موشکی حزبالله بود که حالا همه یقین دارند همه سرزمینهای اشغالی را در بر میگیرد. حضور کماندوهای حزبالله در جنگ سوریه سبب شد توان رزمی حزبالله و تجربه جنگی نیروهای آن چندبرابر شود به گونهای که حالا تئوریسینهای نظامی اسرائیل اذعان دارند در حال حاضر توان رزمی حزبالله چندبرابر توان رزمی نیروهای اسرائیلی است. از همه اینها که بگذریم، انگار آرامآرام باید به ظهور قدرتی جدید در زمینه جنگهای الکترونیک و سامانههای ارتباطی هم اذعان کنیم.
یک روز پس از حادثه امنیتی در منطقه مزارع شبعا که در ابتدا با مانور رسانهای صهیونیستها به عنوان تبادل آتش معرفی شد و ساعتی بعد حزبالله در بیانیهای کوتاه وقوع هر نوع درگیری از جانب این جنبش را تکذیب کرد، واکنشها و تحلیلها پیرامون این اتفاق نشان داد با وجود تلاش صهیونیستها برای سرپوش گذاشتن بر این گاف امنیتی، آنها بازنده اصلی این حادثه بودند، چراکه علاوه بر ساکنان سرزمینهای اشغالی، برخی مقامات نظامی سابق و کارشناسان نظامی و رسانهای، سران این رژیم و شخص نخستوزیر را مسؤول این بحران میدانند.
به گزارش «وطن امروز»، شبکه 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی دیروز با ارائه روایت جدیدی از حادثه روز دوشنبه تلاش کرد تمام تقصیرها را گردن یک دختر نظامی 19 ساله صهیونیست بیندازد که ظاهرا او نخستین گلوله را شلیک کرده است. بر اساس روایت این شبکه رژیم صهیونیستی، این دختر نظامی جوان که سابقه چندانی در فعالیتهای نظامی ندارد مدت کوتاهی بود که به پایگاه نظامی رژیم صهیونیستی در مزارع شبعا منتقل شده و در حال نگهبانی بود که تصور کرده گروهی مسلح به سوی پایگاهشان در حال حرکت هستند. به گزارش این شبکه، تمام حوادثی که مربوط به درگیری نظامی و شلیکها بوده پس از این اشتباه اتفاق افتاده است. این رسانه اما درباره اخباری که اکثر رسانههای صهیونیستی از اصابت یک فروند موشک کورنت به یک عراده تانک مرکاوا یا خودروی زرهی صهیونیستها منتشر شد، گزارشی نداد. این رسانه در حالی دست به انتشار این گزارش زده است که نخستوزیر رژیم صهیونیستی در نشست خبری 3 دقیقهای که ساعتی پس از وقوع این حادثه برگزار کرد، گفت: «این یک حادثه امنیتی ساده نیست». نکته جالب توجه اینکه در این نشست خبرنگاران حق نداشتند سوال بپرسند و همین مسأله شک و شبهات را درباره صحت و سقم روایت صهیونیستها افزایش داد. علاوه بر این نتانیاهو به همه وزرای صهیونیست دستور داد به این مسأله نپردازند. پایگاه اطلاعرسانی شبکه صهیونیستی کان هم در بخش عبریزبان خود نوشت: ظاهرا آنچه نخستوزیر بنیامین نتانیاهو به آن حادثه امنیتی بزرگ اطلاق کرده هیچ پایه و اساسی نداشته و در این درگیری(!) هیچ یک از 2 طرف حتی زخم هم برنداشتند و به گروهی که ارتش درباره آن سخن گفت هیچ آسیبی نرسید.
* جنگ روانی حزبالله
به اعتراف رسانههای صهیونیستی اگر درایت حزبالله در انتشار بیانیه نبود سناریوی متوهمانه صهیونیستها موجب وقوع جنگ میشد. حزبالله لبنان در حالی دوشنبهشب با انتشار بیانیهای کوتاه بر عدم تبادل آتش با صهیونیستها و در راه بودن پاسخ عملی این جنبش در انتقام خون شهید علی کامل محسن تاکید کرد که از زمان وقوع حادثه تا انتشار بیانیه، ساکنان مناطق مرزی در سرزمینهای اشغالی در وضعیت هشدار و اضطرار به سر میبردند. حضور صهیونیستها برای مدت طولانی در پناهگاهها در کنار وضع قانون منع آمدوشد و قطع ارتباطات تلفنی به دلیل هک زیرساختهای ارتباطی در آن بازه زمانی سبب شد نگرانیها از موضع حزبالله بیشتر شود و انتشار این بیانیه عملا منجر به دست برتر حزبالله در جنگ روانی و شکست مفتضحانه این رژیم در حادثه روز دوشنبه شد. از دیروز رسانههای رژیم صهیونیستی بتدریج درصدد سرپوش نهادن بر گاف بزرگ امنیتی- نظامی خود در شمال فلسطین اشغالی برآمده و تلاش میکنند به نحوی رژیمشان از این موضع بغرنجی که در آن گرفتار شده خارج شود. رژیم صهیونیستی در سطوح سیاسی و امنیتی، متخصصان، کارشناسان و تحلیلگران زیادی را روانه تلویزیون کرده است تا بتواند از این ماجرا روایت خود را تقویت کند ولی ساکنان اراضی اشغالی هیچ اعتمادی به اظهارات سران این رژیم ندارند.
* واکنش مقامات لبنانی و مقاومت به اتفاقات دوشنبه
در پی وقوع حادثه امنیتی دوشنبه، «میشل عون» رئیسجمهور لبنان دیروز در سخنانی در جلسه شورای عالی دفاع این کشور تجاوزات رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان را محکوم کرد.
«حسان دیاب» نخستوزیر لبنان هم در جلسه شورای عالی دفاع این کشور گفت که دشمن دست به اقدام نظامی خطرناک زده و در صدد تغییر مأموریت نیروهای یونیفل و قواعد درگیری است. وی همچنین به اعمال فشار بر لبنان و تهدید به کاهش تعداد نیروهای یونیفل در صورت عدم تغییر در مأموریت یونیفل اشاره کرد.
دفتر اطلاعرسانی کمیتههای مقاومت فلسطین هم دیروز به تحولات در مرزهای جنوبی لبنان واکنش نشان داد. در بیانیه این دفتر بر حق حزبالله، مقاومت فلسطین، سوریه و ایران در پاسخ به هر گونه تجاوز به سرزمینهای عربی و اسلامی تأکید شده است. جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) نیز در بیانیهای حمایت کامل خود از لبنان، سوریه و مقاومت را اعلام کرد.
* نهادهای امنیتی اسرائیل تهدید حزبالله را جدی میگیرند
روزنامه صهیونیستی معاریو، در ارتباط با احتمال پاسخ حزبالله به اقدامات رژیم صهیونیستی گزارش داد نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی تهدید حزبالله را جدی میگیرند. این گزارش که پس از انتشار بیانیه حزبالله در رابطه با اتفاقات دوشنبه منتشر شد، حاکی از این است که صهیونیستها در آمادهباش کامل هستند. معاریو با اشاره به وعده حزبالله برای انتقام خون شهید علی کامل محسن نوشت: پاسخی دیگر در راه است، از این رو حالت آمادهباش تا چند روز دیگر در مرزهای شمالی برقرار است. در همین ارتباط، روزنامه اورشلیم پست نیز تأکید کرد نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی تهدیدهای حزبالله را بسیار جدی گرفته و به دلیل نگرانی از اینکه طی روزهای آینده پاسخ دیگری در راه باشد، در حالت هشدار هستند.
* نصرالله ثابت کرده به حرفش عمل میکند
«آویگدور لیبرمن» وزیر سابق خارجه رژیم صهیونیستی و رئیس حزب «اسرائیل بیتنا» هم به فلج شدن منطقه شمالی سرزمینهای اشغالی از ترس واکنش حزبالله لبنان اشاره کرد. این مقام صهیونیست گفت: «متاسفانه نصرالله ثابت کرد به حرفی که میزند عمل میکند و چشم در برابر چشم و دندان در برابر دندان». لیبرمن در ادامه گفت: «یکی از نیروهای حزبالله در دمشق از دست رفت و حالا کل شمال (سرزمینهای اشغالی) فلج شده است». «کوبی ماروم» از نظامیان بازنشسته رژیم صهیونیستی و از فرماندهان بلندپایه در جبهه شمال هم درباره انتقام حزبالله گفت: «حزبالله قواعد درگیری تازهای تحمیل کرده و قواعد بازی را تغییر داده است. این زمان برای تغییر وضعیت، غیرعقلانی و غیرقابل پذیرش است... اسرائیل نمیتواند در جبهه شمالی با گروهی مقابله کند که یک دولت را به طور کامل در ترس فرو میبرد». «عمیرام لوین» فرمانده اسبق منطقه شمال در ارتش رژیم صهیونیستی نیز در اظهاراتی با اشاره به تحولات منطقه گفت: «حادثه امنیتیای که روز دوشنبه اتفاق افتاد، شرمآور و مدیریت آن ناموفق بود و این نصرالله است که دستور کار را به اسرائیل دیکته میکند».
* ترس تلآویو از حزبالله
در همین حال روزنامه رایالیوم با اشاره به اتفاقات دوشنبه نوشت: رژیم صهیونیستی در مقابله با حزبالله با مشکل مواجه شده است و درباره ترس و نگرانی این رژیم همین نکته کافی است که هزاران صهیونیست که در سواحل «البصه» در نزدیکی مرزهای شمالی حضور داشتند، پنهان و شمار زیادی نیز از منطقه متواری شدند. همچنین رسانههای رژیم صهیونیستی از پیام وحشتزده این رژیم به حزبالله خبر دادند. روزنامه عبری یدیعوت آحارانوت نوشت تلآویو از طریق مقامهای بینالمللی این پیام را به حزبالله داده که نمیخواهد حادثه امنیتی دوشنبه به جنگ تمام عیار تبدیل شود. رژیم صهیونیستی برای حفظ آبرو ادعا کرده است آمادگی دارد در صورت وخیم شدن اوضاع، «ضربه سختی» وارد کند و دولتهای سوریه و لبنان را مسؤول آن میداند. با آنکه حزبالله در بیانیهای هر نوع درگیری با صهیونیستها را تکذیب کرد اما رسانههای اسرائیلی همچنان تلاش کردند با شاخ و برگ دادن به دروغهای خود، آن را باورپذیر کنند. این در حالی است که بررسی کامنتهایی که در ذیل گزارش میدانی یکی از رسانههای صهیونیست درباره حادثه امنیتی دوشنبه ثبت شده، خود بیانگر آن است که حتی مخاطبان اصلی رژیم صهیونیستی یعنی جامعه این رژیم هم این دروغها را باور نمیکنند. همین مساله باعث شد روزنامه یدیعوت آحارانوت بیانیه حزبالله را هم در صفحه خود درج و به نقل از حزبالله تأکید کند این دشمن وحشتزده و فرسوده است که با خود درگیر شده است!
* تمسخر نتانیاهو در فضای مجازی
نکته جالب توجه پس از اتفاقات روز دوشنبه، کامنتهای ساکنان مناطق اشغالی در این باره بود که عموما در چارچوب تمسخر نتانیاهو رقم خورد. این کامنتها عمدتا در ذیل گزارش رسانههای صهیونیست درج شده است. در یکی از این کامنتها آمده است: «عجب پیروزی موفقیتآمیزی... من بیشتر حزبالله را قبول دارم، وقتی تظاهرات در داخل [فلسطین اشغالی] انجام میشود، باید چنین صدایی در اینجا شنیده شود». کاربر دیگری نوشت: «کار خودت است بنیامین نتانیاهو!» به رغم محدودیتهایی که صهیونیستها درباره اظهارنظر کارشناسان و مقامات پیرامون این درگیری وضع کردند ولی «یوسی یهوشواع» تحلیلگر امور نظامی روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحارانوت در صفحه توئیتر خود نوشت: چه کسی این باند «خرابکار» 4-3 نفره را در روشنایی روز برای انجام یک عملیات میفرستد؟ آن هم زمانی که ارتش اسرائیل در آمادهباش و آمادگی کامل قرار دارد؟ وی ادامه داد: «چگونه ارتش اسرائیل نتوانسته افراد این باند را بکشد؟... نشست خبری نتانیاهو و گانتس، چیزی اضافه نکرد. چرا هیچ ویدئویی از این عملیات نمیبینیم؟ چه اتفاقی آنجا رخ داد؟»
ارسال به دوستان
مرحله نهایی چهاردهمین رزمایش بزرگ و مشترک پیامبر اعظم(ص) سپاه روز گذشته آغاز شد
مشق تاکتیک تهاجمی دریایی
* نیروی دریایی ارتش آمریکا: اقدام ایران غیرمسؤولانه است!
گروه سیاسی: مرحله نهایی چهاردهمین رزمایش بزرگ و مشترک پیامبر اعظم(ص) با مشارکت نیروی دریایی و نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با رمز مقدس «یا علیبن ابیطالب(ع)» از صبح دیروز (سهشنبه) در منطقه عمومی استان هرمزگان، غرب تنگه هرمز و خلیج فارس تا عمق کشور، در عرصههای زمین، هوا، دریا و فضا آغاز شد.
در مرحله نهایی این رزمایش یگانهای موشکی، شناوری و پهپادی نیروی دریایی سپاه و یگانهای موشکی، پهپادی و راداری نیروی هوافضای سپاه به اجرای عملیات و سناریوهای رزمایش میپردازند. همچنین عملیات تهاجمی موشکی، شناوری و پهپادی علیه مواضع دشمن فرضی، عملیات مینریزی آفندی و قطع خطوط مواصلاتی شناورهای دشمن فرضی، عملیات رزم موشکی توسط بالگرد و شلیک موشکهای ساحل به دریا، در مرحله نهایی رزمایش پیامبر اعظم(ص) سپاه به اجرا درمیآید.همچنین در جریان برگزاری مرحله نهایی رزمایش پیامبر اعظم ۱۴ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یگانهای مختلف سطحی، تکاوری، غواصی، موشکی و... سپاه انهدام و مقابله با ناو هواپیمابر آمریکایی را تمرین کردند. در این تمرین یگانهای موشکی و شناورهای تندرو با اجرای آتش به وسیله راکتاندازها و موشکهای کروز و همچنین بالگردهای نیروی دریایی سپاه نیز با شلیک موشک کروز مقابله با ناو آمریکایی را تمرین کردند. در بخش دیگری از این تمرین، غواصان و تکاوران دریایی نیروی دریایی سپاه نیز عملیات انهدام پل فرماندهی ناو را تمرین کردند.در این رزمایش برای نخستینبار عملیات رصد منطقه رزمایش با استفاده از تصاویر ارسالی از ماهواره نور انجام میشود. سردار سرتیپ پاسدار عباس نیلفروشان، معاون عملیات سپاه و سخنگوی رزمایش مشترک پیامبر اعظم۱۴، ارتقای آمادگیهای رزمی در تمام سطوح، تمرین و حصول اطمینان از اجرای طرحهای عملیاتی، افزایش سطح هماهنگی در اجرای عملیات مشترک و تمرین دفاع و آفند جنگ الکترونیک و پایداری ارتباطات چندلایه را از اهداف مهم رزمایش پیامبر اعظم۱۴ توصیف و تصریح کرد: تأمین خطوط مواصلاتی هوایی و دریایی و تداوم پشتیبانیهای آمادی، تمرین ستادی سناریوهای مختلف و نیز طرحریزی منعطف و سریع همراه با بازی جنگ دوطرفه از دیگر اهداف برگزاری این رزمایش بزرگ است. وی عمقبخشی به دفاع با بهرهگیری از توان عظیم نیروی مردمی و بسیج دریایی را از وجوه تمایز رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص) ۱۴ عنوان و اظهار کرد: در طرحهای دفاعی سپاه روح تهاجم و آفندی با بسیج مردمی شکل میگیرد و پایانناپذیری دفاع با حضور مردم در معرکههای جهاد معنا پیدا میکند. سردار نیلفروشان طرحریزی مدرن بر اساس جنگهای ترکیبی و شبکهمحور متناسب با دکترین تهاجمی سپاه، استفاده حداکثری از توان و تجهیزات مختلف سیگنالی، اپتیکی و با سرنشین و بدون سرنشین برای اشراف اطلاعاتی و اجرای رزمایش در شرایط جنگ بیولوژیک را از دیگر ویژگیهای رزمایش پیامبر اعظم۱۴ عنوان کرد و گفت: در این رزمایش دفاع ضدموشکی بالستیک و کروز انجام شده و از برخی تجهیزات و سلاحهای غافلگیرکننده مانند موشکهای برد بلند بالستیک با قابلیت اصابت به اهداف شناوری متجاوز در دوردست استفاده میشود.
* سردار سلامی: از تهاجم به استراتژی دفاع میرسیم
سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه برگزاری مرحله نهایی رزمایش پیامبر اعظم۱۴ سپاه که از صبح دیروز (سهشنبه) در منطقه عمومی خلیجفارس و تنگه هرمز آغاز شده است، اظهار کرد: سیاستهای ما برای صیانت از منافع حیاتی ملت عزیز ایران دفاعی است، به این مفهوم که ما از ابتدا به هیچ کشوری تهاجم نخواهیم کرد اما در تاکتیک و عملیات کاملا تهاجمی هستیم. وی با تاکید بر اینکه فضای عمل ما در سطح راهبردی دفاعی است اما در سطوح عملیات و تاکتیک سراسر تهاجم هستیم، اظهار کرد: آنچه امروز در این رزمایش در سطح نیروهای هوافضا و دریایی به نمایش درآمد سراسر تهاجمی بود. سرلشکر سلامی با بیان اینکه در سطح عملیات و تاکتیک هجومی هستیم و ابتکار عمل را به دست میگیریم، گفت: تهاجم به واحدهای شناوری دشمن در صورتی که بخواهند تعرضی به منافع ما داشته باشند، با ترکیبی از عملیات تهاجم موشکی و رزم واحد شناوری در سطح دریا همراه با مینریزی آفندی توسط شناورهای هجومی در این رزمایش به نمایش درآمد. سرلشکر سلامی با تاکید بر اینکه از تاکتیکهای هجومی به استراتژی دفاع میرسیم، اظهار کرد: به منظور تمرین سطوح رزمی در عملیاتهای مشترک بین نیروهای چندگانه سپاه و اطمینان یافتن از صیانت مقتدرانه از منافع حیاتی ملت عزیز ایران، این رزمایشها را برگزار میکنیم. وی در ادامه تصریح کرد: ترکیبی از مهارت و فن درست، تکنیک صحیح به کارگیری تجهیزات و تاکتیکهای ابتکاری مبتنی بر خلاقیت و نوآوری در میدان عمل، فضای رزمایشهای ما را شکل میدهد تا در شرایط واقعی با ابهام مواجه نباشیم. فرمانده کل سپاه در پایان سطح رزمایشهای سپاه را وسیع، نزدیک به واقعیت و با سناریوپردازی بر اساس دشمنان واقعی عنوان و اظهار کرد: توسعه تجهیزات و تسلیحات ما منطبق بر تهدید و شناخت واقعی از نقاط ضعف و قوت دشمن است؛ دکترین دفاعی ما بر پایه تولید تجهیزات بومی بوده و در هر رزمایش نسبت به رزمایش قبل کیفیت تجهیزات بهروز شده و تجهیزات تولید جدید را در معرض آزمایش قرار میدهیم و آن را در میدان واقعی به کار میگیریم.
* واکنش نیروی دریایی آمریکا به رزمایش سپاه پاسداران
چند ساعت پس از اعلام خبر آغاز مرحله نهایی رزمایش پیامبر اعظم 14، نیروی دریایی ارتش آمریکا به برگزاری مرحله نهایی رزمایش بزرگ دریایی و موشکی پیامبر اعظم(ص) واکنش نشان داد. خبرگزاری فرانسه روز گذشته به نقل از یک سخنگوی نیروی دریایی ارتش آمریکا نوشت: «رزمایش ایران در خلیج فارس اقدامی غیرمسؤولانه و بدون ملاحظه است». یک سخنگوی ناوگان پنجم نیروی دریایی بحرین هم روز دوشنبه به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته که آمریکا قصد درگیری با ایران را ندارد. آسوشیتدپرس به نقل از این سخنگو که اشارهای به نامش نشده نوشت: «ما به توانایی نیروی دریایی [آمریکا] برای دفاع از خودمان در برابر تهدیدات دریایی اطمینان داریم». وی در ادامه اضافه کرد: «درباره اینکه ایران از ساختن این ماکت [ناو هواپیمابر] یا استفاده از آن در یک رزمایش چه چیزی میخواهد به دست بیاورد، نمیتوانیم صحبت کنیم». این سخنگو در ادامه اضافه کرد: «ما دنبال درگیری نیستیم اما آمادهایم از نیروها و منافع آمریکا در برابر تهدیدهای دریایی در منطقه دفاع کنیم».
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» درباره استایلیستها و مدلهای فشن که در اینستاگرام جولان میدهند
میلیونرهای قبحشکن!
نازنین اکبرنیا: این روزها اینستاگرام پر شده از صفحات خوشرنگ و لعابی که ممکن است تماشای هر کدام از آنها، ساعتها وقت شما را بگیرد؛ از صفحات سلبریتیها گرفته تا بلاگرهایی که در زمینههای مختلف فعالیت میکنند. اینستاگرام به عنوان پرمخاطبترین شبکه مجازی در سراسر دنیا، تأثیر قابل توجهی بر فرهنگ جوامع داشته و به آرامی در حال تغییر سبک زندگی در بین افراد سطوح مختلف جامعه است. جلوههای بصری در اینستاگرام یکی از دلایل اصلی محبوبیت این شبکه اجتماعی است و روزانه اطلاعات زیادی در قالب عکس و ویدئو در این فضا مبادله میشود؛ از اطلاعات خصوصی افراد مشهور و عادی گرفته تا آموزش خانهداری، آشپزی، خودآرایی، دیزاین مو و ناخن، مدلهای لباس و.... فعالیت در این شبکه اجتماعی اما باعث تغییراتی در سبک زندگی جامعه امروزی شده که در این گزارش تلاش کردهایم به بخشهایی از آن بپردازیم.
به گزارش «وطن امروز»، این روزها افراد زیادی با عنوان بلاگر، کسبوکاری برای خود راه انداختهاند و از طریق خدمات ریز و درشتی که به مخاطبان ارائه میدهند یا تبلیغات برای اسپانسرهای خرد و کلان، درآمدزایی میکنند. البته در کنار این بلاگرها، هستند افرادی که به واسطه داشتن حامی مالی، فعالیت خود را توسعه دادهاند. با یک جستوجوی ساده در اینترنت براحتی میتوان با موضوعاتی که در اینستاگرام بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، آشنا شد. در این میان «بیوتی بلاگر»ها و صفحات مد و استایل جایگاه ویژهای دارند و گاهی اوقات تعداد دنبالکنندگان این صفحات به چند میلیون نفر هم میرسد. فرقی نمیکند شما وارد کدام یک از این صفحات شوید؛ با یک بار کلیک روی موضوع، صفحه جستوجوی شما در مراحل بعدی پیشنهادهای مشابه و جذابتری برایتان ارائه خواهد کرد و شاید کمکم با دیدن این صفحات شما هم به فکر تغییر مد و استایل خود بیفتید؛ استایلهایی که با فرهنگ ایرانی- اسلامی قرابتی ندارد و بیشتر سبک زندگی غربی از دریچه اینستاگرام را ترویج میکند؛ آن هم بدون هیچ نظارت و پیگیری جدی! استفاده از مدلهای بیحجاب با تقلید از فرهنگ اروپایی و غربی در فضای اینستاگرام چه در حوزه مد و لباس و چه در حوزه آرایش و زیبایی، این روزها دیگر عادی شده و صاحبان برندهای مختلف برای توسعه کسبوکار خود به این روش رو آوردهاند؛ موضوعی که باعث جابهجایی نظام ارزشی در جامعه شده و بتدریج در حال تغییر فرهنگ جامعه است.
* فرار از قانون برای ولنگاری بیشتر
الهه عبدی از طراحانی است که در اینستاگرام فعالیت دارد. او تئاتر خوانده اما ۲ سالی میشود کار طراحی لباس انجام میدهد. الهه پیش از این در تهران مشغول فعالیت بود، حالا اما برای توسعه کسبوکارش به کاشان آمده است؛ شهری که به گفته خودش در زمینه مد پایدار موفقیتهای زیادی برای برند او به همراه داشته است. او این روزها با استفاده از الیاف طبیعی و رنگرزی سنتی کاشان لباسهایی ترکیبی از سنت ایران و افغانستان را با برند خودش تولید کرده و از طریق صفحهای که در اینستاگرام دارد، به نقاط مختلف کشور ارسال میکند. عبدی در گفتوگو با «وطن امروز» میگوید: «برای تولید لباسهای سنتی از خانمهای مهاجر افغان کمک میگیرم؛ به این صورت که لباس سادهای را که تولید کردهایم به آنها میدهم و آنها با سلیقه شخصی خودشان طرح رنگ را انتخاب کرده و گلدوزی میکنند». این طراح لباس از مدلهای خانم با حجابهای نامتعارف برای تبلیغاتش استفاده میکند و با انتشار عکسهای مختلف آنها در اینستاگرام به دنبال جذب مشتری است. او فعلا فقط فروش اینترنتی دارد اما با همراهی گروهی از همکارانش یکی از تیمچههای قدیمی کاشان را مرمت کردهاند تا استودیوی محل کار و فروش حضوری هم داشته باشند و این درحالی است که وی تاکنون برای ثبت برند لباس خود اقدام نکرده است. عبدی در این باره توضیح میهد: «در فضای مجازی هر چه تبلیغات بیشتر و پررنگتر باشد فروش هم بالاتر میرود و کارها بیشتر دیده میشود. برند ما از اول روی پای خودش ایستاده؛ آن را ثبت نکردم، چون به نظرم ضرورتی برای این کار وجود نداشت. راستش را بخواهید نگران پروسه اداری هم بودم، چون با فعالیتی که در فضای مجازی دارم، قطعا برای ثبت برند با مشکلاتی مواجه میشوم».
* نابسامانی حوزه مد و لباس
فعالیت غیرقانونی در حوزه مد و لباس با برندهایی که صاحبانشان ناشناخته هستند در کنار عرضه پوشاک قاچاق در فضای مجازی و نبود نظارت جدی در این حوزه، موضوعی است که اعتراض دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور را هم برانگیخته است. کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور سال 1385 با مصوبه مجلس شورای اسلامی تشکیل شد و برای اینکه این کارگروه در ترویج فرهنگ ایرانی- اسلامی موفق عمل کند، سازمانها و نهادهای مختلفی از جمله وزارت آموزشوپرورش، صداوسیما، وزارت صنعت، معدن و تجارت، اتاق اصناف و... موظف شدند برای رسیدن به این هدف، همکاریهای لازم داشته باشند. دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اما از کمکاریهایی که در این حوزه وجود دارد میگوید و اینکه در سالهای گذشته همکاری قابل توجهی در این بخشها شکل نگرفته است. «سیدهمرضیه شفاپور» در این باره در گفتوگو با «وطن امروز» تأکید میکند: «مد و لباس حوزهای است که از همه طرف مورد هجمه قرار میگیرد و کسی هم حمایتی از آن نمیکند. پوشش و لباس جزو نیازهای اصلی انسان محسوب میشود اما یک بعد فرهنگی هم دارد که بسیار حائز اهمیت است». او با تأکید بر اینکه در حال حاضر نابسامانیهای زیادی در این حوزه وجود دارد و این موضوع به فعالیت در فضای مجازی هم کشیده شده، خاطرنشان میکند: «افراد مختلفی به عنوان بلاگر در حوزه مد و لباس فعالیت میکنند که شامل طراحان لباس، مدلها و... هستند. البته من اسم اینها را بلاگر نمیگذارم! این افراد تاثیرگذاران فضای مجازی هستند که فارغ از اینکه مورد وثوق ما باشند یا نه، در این فضا فعالیت میکنند و تاثیرگذاری زیادی هم در جامعه دارند. حالا اینکه بتوانیم از ظرفیت این تاثیرگذاران فضای مجازی در چارچوب قانون بهره گرفته و از این ظرفیت در راستای توسعه و ترویج فرهنگ ایرانی- اسلامی استفاده کنیم، بستگی به توان خودمان دارد».
* درآمدهای چند ده میلیونی از فروش برهنگی!
به نظر میرسد اصطلاح «تأثیرگذاران» فضای مجازی مناسبترین تعبیر برای فعالان این حوزه باشد، زیرا ارائه تصویری از زندگی روزمره کاربران در کنار استفاده از سبک مد و استایلهای جدید، باعث شده انتظارات مردم از سبک زندگی خود و آنچه در زندگی به آن دسترسی دارند افزایش یابد. به عقیده کارشناسان، اینستاگرام به ترویج «مصرفگرایی» و «مدگرایی» بویژه در بین نوجوانان و جوانان منجر شده و نسل جوان به دلیل زمان زیادی که در فضای مجازی سپری میکنند، بیشترین تأثیرپذیری را از سبک زندگی در اینستاگرام دارند. مردم اما از چرخه مالیای که در زیر پوسته اینستاگرام برای این بلاگرها وجود دارد خبر ندارند. مریم مدلی است که 100هزار دنبالکننده و ماهانه بیش از 100 میلیون درآمد دارد. او میگوید بخشی از درآمدش حاصل مدل شدن برای برندهایی است که لباسشان را از طریق اینستاگرام عرضه میکنند و بخشی دیگر نیز محصول تبلیغاتی است که میگیرد و منتشر میکند. به یکی از این بلاگرها در دایرکت پیام میدهم و قیمت تبلیغات را میپرسم: «استوری: ۱ میلیون، پست: ۲ میلیون».
آنها اما درآمدشان برای عرضه چیست؟ لباسها و استایلهای پوششی که جز هنجارشکنی و قبحزدایی کارکرد دیگری ندارند. غرق شدن در سبک و سیاق زندگی مجازی و تأثیر انواع اطلاعات، تصاویر و محتوای غربی هنجارشکنانه و نامتعارف، باعث شده نسل جوان از زندگی واقعی فاصله بگیرد و حالا فعالیت آزاد صفحات مد و استایل هم امکان دسترسی آسان به پوشاک و مدهای نامتعارف را فراهم کرده است؛ موضوعی که شفاپور هم به آن اشاره میکند و با تأکید بر مشکلات مختلفی که در حوزه مد و لباس وجود دارد، قاچاق پوشاک و هجمههای فرهنگی را که از این طریق به کشور وارد میشود، یکی از آسیبهای بزرگ این بخش عنوان کرده و میگوید: «از یک طرف عرضه پوشاک قاچاق در سایتهای اینترنتی و فضای مجازی مشکلات زیادی به وجود آورده و از طرف دیگر بسیاری از برندها و طراحان لباس فکر میکنند اگر تحت نظارت کارگروه ساماندهی مد و لباس قرار بگیرند دچار محدودیت میشوند اما وقتی داریم میگوییم قانونمند شوید، منظورمان ایجاد محدودیت نیست».
شفاپور تصریح میکند: «باید این را به خاطر داشته باشیم که فعالیتهای حوزه مد و لباس در فضای مجازی با جدیت دنبال میشود و اگر برندهایی به صورت غیرقانونی فعالیت داشته باشند، دیر یا زود توسط مراجع قانونی پیگیری شده و صفحات آنها مسدود میشود؛ پس بهتر است صاحبان برندها و طراحان به دنبال گرفتن مجوزهای لازم باشند. البته باید ابتدا مزایای فعالیت در بستر قانون برای فعالان این حوزه تشریح شود، برای همین به دنبال گرفتن مجوزهای لازم برای تشکیل جلسه با تأثیرگذاران این حوزه در بخشهای مختلف هستیم. در گذشته هم در جشنوارههای مختلف از برخی برندهایی که در فضای مجازی فعالیت غیرقانونی داشتند برای حضور در مراسمهای رسمی دعوت کردیم و اکثر آنها بعد از حضور در فضای حقیقی به دنبال گرفتن مجوزهای لازم بودند». این کار مزایای زیادی هم برای صاحبان برندها دارد؛ برای مثال مالکیت معنوی آثارشان ثبت شده و کد شیما دریافت میکنند، علاوه بر این از مالیات هم معاف شده و میتوانند در کنار فعالیت در فضای مجازی، در فضای حقیقی و رویدادهای مهم ملی و بینالمللی هم حضور داشته باشند.
* چرخه بزرگ اقتصادی صنعت مد و لباس
عکاسی مدلینگ یکی دیگر از موضوعاتی است که در این حوزه مورد توجه قرار گرفته و کاربران عادی در کنار فعالان این حوزه به انتشار عکسهای مختلف میپردازند و به نظر میرسد این روزها اینستاگرام همه را به مدل تبدیل کرده است و البته برای بعضیها سود خوبی هم دارد!
پژمان یکی از عکاسانی است که در زمینه عکاسی مدلینگ فعالیت دارد. او در گفتوگو با «وطن امروز» میگوید: تعرفه عکاسهای مدلینگ متفاوت است، از 10 هزار تومان داریم تا 100 و 150 هزار تومان. بعضیها برای صفحه شخصیشان عکس میگیرند و بعضیها هم برای کسبوکاری که دارند. گاهی با سالنهای زیبایی برای عکاسی از مدلهای عروس به صورت پروژهای قرارداد میبندیم که هزینه مدل بر عهده خودشان است.
او نمونه کارها را در صفحه شخصی اینستاگرامش که بیش از 110 هزار دنبالکننده دارد هم منتشر کرده و درباره اینکه بیشتر عکسها برخلاف قوانین و فرهنگ جامعه هستند، توضیح میدهد: «بالاخره ما هم از این راه درآمد کسب میکنیم، تا به حال هم مشکلی پیش نیامده و کسی هم معترض نشده است». او البته میگوید جزو کمدرآمدهاست و افرادی که استودیو و امکانات خوبی دارند، درآمدهای بالایی از عکاسی مدلینگ کسب میکنند.
با وجود بیقیدیای که این عکاس به آن معترف است، اردیبهشتماه امسال بود که معاون اجتماعی پلیس فتای ناجا با تأکید بر ناهنجاریهای برخی کاربران در فضای مجازی، اعلام کرد: «کشف حجاب در فضای مجازی به علت اینکه در زیرمجموعه ناهنجاریها قرار میگیرد، تخلف محسوب میشود». بر اساس تأکید این مقام انتظامی، در فضای مجازی هیچ تفاوتی میان افراد پرطرفدار و افرادی که فالوئرهای کمتری دارند، وجود ندارد. هر شخصی که در فضای مجازی مرتکب تخلف شود و موارد فوق را رعایت نکند به عنوان مجرم شناخته خواهد شد.
«طراحها» و «مزوندارها»، «سرمایهگذاران»، «استایلیتها»، «مدلها»، «استودیوها و عکاسهای مدلینگ» و حتی «مانکنهای خیابانی» حالا یک صنعت اقتصادی یکپارچه و زنجیرهای پرسود را تشکیل میدهند که درآمد خود را از ایجاد ناهنجاری و قبحشکنی در جامعه کسب میکنند و اینستاگرام بستری است که آنها با دیده شدن در آن کار خود را توسعه میدهند.
* خبرنگار
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از طرح جدید بورس املاک و جنبههای مختلف آن گزارش میدهد
بورس املاک راه یا چاه؟
* عضو شورای عالی بورس در گفتوگو با «وطن امروز»: بورس املاک ابزار تأمین مالی ساخت و ساز میشود
گروه اقتصادی: تأمین مسکن همواره یکی از دغدغههای اساسی مردم بوده و حالا در پی موج فزاینده تورم و افزایش سطح قیمتها در حوزه مسکن ملکی و استیجاری، این مساله عمیقتر هم شده است. ابتدای همین هفته بود که دفتر اقتصاد مسکن وزارت راهوشهرسازی با انتشار گزارشی، جدیدترین قیمت مسکن در شهر تهران را اعلام کرد. بر اساس این گزارش، متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی تیرماه در پایتخت ۲۰ میلیون و ۹۸۶ هزار و ۱۰۰ تومان بود که نسبت به ماه گذشته (خرداد ۹۹) رشد ۱۰ درصدی و نسبت به ماه مشابه سال گذشته (تیرماه ۹۸) رشد 1/54 درصد داشته است.
شیب تند افزایش قیمت مسکن در شهرهای مختلف بویژه در شهر تهران، تأمین مسکن ملکی و استیجاری را برای مردم بیش از هر زمان دیگری دشوار کرده است. دولت برای جبران این وضعیت برنامههایی از قبیل طرح اقدام ملی مسکن و وام ودیعه اجاره را اجرایی کرد. مجلس هم برای تقویت عرضه واحدهای مسکونی خالی اقدام به تدوین طرحی برای دریافت مالیات سنگین از واحدهای مسکونی خالی برای مجبور کردن صاحبان این واحدها به عرضه مسکن کرد. با این حال هیچ یک از این طرحها و برنامهها تاکنون نتوانسته روند صعودی قیمتها در این بازار را متوقف کند. اخیرا اما طرح جدیدی در حوزه مسکن و املاک تصویب شده است. بورس املاک طرح جدیدی است که طراحان آن اهداف مختلفی را برای راهاندازی آن مطرح کردهاند.
دهم تیرماه ۹۹ فرهاد دژپسند، وزیر اقتصاد در نشستی که با فعالان بازار سرمایه داشت، از راهاندازی بورس املاک و مستغلات در آیندهای نزدیک خبر داد. حدود یک هفته پس از آن، نخستین نشست هیأت مؤسس بورس املاک ایران با حضور ۳ تن از اعضای شورای بورس در محل تالار بورس کالای ایران برگزار شد. در این نشست اعضای هیأت مؤسس انتخاب و با حضور نماینده سازمان بورس، بورس املاک به عنوان پنجمین بورس ایران متولد شد.
* تأمین مالی ساخت و ساز با بورس املاک
پس از اعلام تصویب ایجاد بورس املاک، رئیس سازمان بورس درباره جزئیات آن با اعلام اینکه سرمایه اولیه تشکیل این بورس، ۵ هزار میلیارد تومان است، گفت: تشکیل بورس املاک، مستغلات و امتیازات علاوه بر کمک به حوزه املاک و ساختوساز مسکن و امتیازات در کشور، طیف وسیعی از داراییها را نیز پوشش خواهد داد که در سایر بورسها قابلیت معامله و ابزار تأمین مالی آن به این شکل وجود ندارد. حسن قالیبافاصل افزود: بنا بر این مصوبه، 3 گروه سهامداری بورس املاک، مستغلات و امتیازات، شامل 35 درصد تشکلهای بخش خصوصی و تعاونی، 35 درصد نهادهای عمومی دولتی و غیردولتی و 30 درصد نیز عامه مردم خواهند بود. سخنگوی سازمان بورس و اوراق بهادار توضیح داد: بنا بر این مصوبه مقرر شد 3 گروه سهامداری در این بورس به عنوان سهامداران مشارکت داشته باشند و 35 درصد از این سهام در اختیار تشکلهای بخش خصوصی خواهد بود که توسط اتاق تعاون و اتاق بازرگانی مشخص شده است و فعالان صنعت ساختوساز و ساختمان کشور در آن حضور خواهند داشت.
قالیباف اصل گفت: 35 درصد گروه سهامداری نیز مربوط به نهادهای عمومی دولتی و غیردولتی است که مالکیت بخش عمدهای از زمینهای کشور را در اختیار دارند. وی در ادامه گفت: 30 درصد از سهام بورس جدید نیز از طریق پذیرهنویسی عام عرضه خواهد شد که صرفا اشخاص حقیقی میتوانند با مشارکت در این پذیرهنویسی، به عنوان سهامدار حقیقی سرمایهگذاری کنند. این مقام مسؤول اضافه کرد: سازمان بورس و اوراق بهادار کشور نیز مکلف شده است مقدمات لازم را فراهم کند تا هر چه سریعتر زمینههای تأسیس این بورس مهیا و حداکثر تا 4 ماه آینده نهایی شود.
* فروش متری مسکن در بورس املاک
عضو شورای عالی بورس درباره سامان دادن بازار مسکن در بورس املاک و مستغلات گفت: سهم بخش مسکن در اقتصاد ملی حدود 35 درصد است و بر اساس اصل 31 قانون اساسی دولت مکلف به تامین مسکن مردم است.
شاهین چراغی اظهار داشت: با توجه به اهمیت بخش مسکن در سبد خانوار، نیازمند بورس مستقل برای افزایش تولید بخش مسکن هستیم.
عضو شورای عالی بورس گفت: در ساختار اقتصاد ملی، زمینهای بزرگ که موجب انبوهسازیهای بزرگ و کاهش قیمت تمامشده میشود در اختیار نهادهای عمومی و مجموعههای دولتی است و در حال حاضر قوانین و مقرراتی تصویب شده است که دولت و نهادهای عمومی، منابع و زمینها را برای طرحهای انبوهسازی در اختیار قرار دهند.
چراغی ادامه داد: بر اساس منابع مالیای که در بازار سرمایه ایران وجود دارد اگر دارندگان زمین و افرادی که منابع مالی دارند و پیمانکاران بزرگی که در این 40 سال تجربه خوبی در صنعت ساخت و ساز دارند را کنار هم قرار دهیم تحول اساسی در بخش ساختوساز ایجاد خواهیم کرد.
وی افزود: به طور متوسط سالانه حدود یک میلیون واحد مسکونی در کشور باید ساخته شود.
عضو شورای عالی بورس گفت: در بورس املاک و مستغلات، اوراق مختلفی مانند «صندوقهای زمین و ساختمان» و «طرحهای فروش متری» طراحی خواهد شد.
وی افزود: بر اساس مصوبه هیأت وزیران تمام مجموعههای دولتی میتوانند با قیمت کارشناسی، داراییهای خود را تبدیل به اوراق کنند و این اوراق قیمتگذاری میشود و قابل معامله تا انتهای طرح خواهد بود.
عضو شورای عالی بورس ادامه داد: دارندگان اوراق میتوانند ملکشان را بر اساس مدل قیمتگذاری تحویل بگیرند یا به افراد دیگر واگذار کنند.
***
عضو شورای عالی بورس در گفتوگو با «وطن امروز»:
بورس املاک بستری برای تأمین مالی پروژههای انبوهسازی است
نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران اظهار داشت: باید دقت کنیم شأن بورس املاک را به یک بنگاه معاملات ملکی تنزل ندهیم. بورس املاک قرار است همه امکاناتی را که بازار سرمایه دارد، در اختیار صنعت ساختمان قرار دهد. همچنین باید بتواند بستری را برای تامین مالی پروژههای انبوهسازی مسکن، نظیر اجرای پروژهها و تکمیل آنها فراهم کند.
حسین سلاحورزی در پاسخ به این سوال که آیا بورس املاک یک بازار یکطرفه است یا دوطرفه؟ گفت: بورس املاک در مرحله تأسیس است و مؤسسان آن قرار است برنامه اقدام، برنامه معامله و اساسنامه آن را ظرف مدت کوتاهی آماده کنند. اینکه چه تابلوهایی در بورس املاک وجود دارد و چه ابزارهای مالی قرار است در اختیار قرار گرفته شود، معلوم نیست و در حال حاضر تنها کلیات آن مشخص است. وی بورس املاک را عاملی برای ایجاد شفافیت در بازار مسکن و املاک دانست و گفت: یکی از معضلات اصلی مسکن، کمبود عرضه است و بورس املاک میتواند تولید و عرضه واحدهای ساختمانی را تسریع کند. از طرف دیگر این بازار میتواند بستر مناسبی برای مردم باشد تا بتوانند با اطمینان کامل سرمایههای خود را در بخش مسکن سرمایهگذاری کنند و از سود حاصل از این کار بهرهمند شوند.
عضو شورای عالی بورس با تاکید بر اینکه هدف بورس املاک تأمین نیازهای مصرفی مردم است، بیان کرد: در دنیا مسکن به عنوان یک کالای سرمایهای شناخته نمیشود اما در کشور ما با وجود تورم، بخشی از مردم مسکن را به عنوان یک کالای سرمایهای میدانند. ما برای جلوگیری از سوداگری و عدم هدایت نیازهای سرمایهای به سمت بورس املاک باید عمق این بازار را با عرضههای بیشتر افزایش بدهیم تا تنها کسانی که به دنبال خرید مسکن هستند در این بازار بمانند و بتوانند ارزش ریالی سرمایهای را که برای خرید خانه کنار گذاشتهاند، حفظ کنند.
***
رئیس اتحادیه مشاوران املاک تهران در گفتوگو با «وطن امروز»:
تنها راه به تعادلرسیدن قیمت مسکن، افزایش عرضه است
رئیس اتحادیه مشاوران املاک تهران ضمن تاکید بر استفاده از تجارب بینالمللی در حوزه مسکن گفت: در هیچ جای دنیا بورس املاک نداریم و این بازار خیلی نمیتواند کمکی به بازار مسکن کند. از آنجا که مطالعه زیادی درباره بورس املاک نشده و یک ابداع است، لذا شاید بتواند به منزله یک آرامبخش موقت عمل کند اما کاربرد چندانی ندارد. مصطفی قلیخسروی بیان کرد: اینکه فردی برای حفظ ارزش پول خود در قالب بورس املاک اقدام به خرید متراژ کمی از یک ملک کند و بتواند با خرید متراژهای بیشتر در نهایت مالک یک واحد مسکونی شود، اتفاق خوبی است اما این طرح هنوز روی کاغذ است و دقیقا نمیتوان گفت این اتفاق قابل انجام است یا خیر. وی درباره سازوکار بورس املاک گفت: وزیر راه در جلسهای گفت اگر فردی متراژی از یک ملک را که در بورس املاک خریداری کرده است، به اندازه یک واحد مسکونی برسد، به او یک واحد داده و در غیر این صورت تنها سود ناشی از افزایش قیمت ملک و سود تقسیمی اجاره بهای ملک به او پرداخت میشود. رئیس اتحادیه مشاوران املاک تهران راه ثبات قیمت مسکن را رونق ساخت و ساز در این حوزه دانست و اظهار داشت: ما معتقدیم عرضه و تقاضاست که قیمت مسکن را تعیین میکند و از آنجا که در بخش عرضه با کمبودهای جدی مواجه هستیم، تنها راه به تعادل رسیدن قیمت مسکن افزایش عرضه است. وی ادامه داد: این کمبودها به قدری است که در صورت اجرایی شدن طرح مجلس مبنی بر موظف کردن دولت به ساخت سالی یک میلیون مسکن، احتمال دارد قیمت مسکن بعد از 5 سال به ثبات نسبی برسد. قلیخسروی در ادامه به آسیبشناسی بورس املاک پرداخت و گفت: با توجه به حجم بالای نقدینگی در کشور، ممکن است بورس املاک نیز به سرنوشت بورس اوراق بهادار دچار شود و به خاطر هجوم نقدینگی به سمت این بازار، مانند بورس اوراق بهادار که ارزش برخی شرکتهایی که زیانده هستند هر روز بالاتر میرود، ارزش واحدهای بورس املاک نیز صرفا به خاطر ورود نقدینگی بالا برود، نه به خاطر موقعیت، مصالح و طراحی آن.
ارسال به دوستان
ابهامات اجرای طرح مالیات بر خانههای خالی
میثم مهرپور: در روزهای گذشته کلیات طرح مالیات بر خانههای خالی از سوی نمایندگان مجلس تصویب شد؛ طرحی که اجرای آن موافقان و مخالفانی دارد. استدلال عمده موافقان تصویب و اجرای طرح مالیات بر خانههای خالی، بازدارندگی این طرح از احتکار خانه، تنظیم بازار و افزایش عرضه مسکن به بازار به عنوان نتایج اجرای آن است. در واقع نمایندگان و کارشناسان موافق اجرای مالیات بر خانههای خالی، این اقدام را در راستای اصلاح رفتاری جامعه میدانند اما سوال اینجاست: آیا واقعا اجرای این طرح به تنهایی میتواند جلوی نگاه سرمایهای به مسکن را گرفته و موجب افزایش عرضه مسکن و به تبع آن کاهش قیمتها شود؟ به برخی از دلایل عدم موفقیت این طرح در اجرا و لزوم اجرای مالیات بر عایدی مسکن به عنوان راهکار اساسی حل این مشکل - یعنی نگاه سفتهبازانه به مسکن- پرداختهام.
***
1) موضوع اول درباره سازوکار و روشهای شناسایی خانههای خالی است. در روزهای گذشته از مواردی چون عدم ثبت قرارداد اجاره خانه، عدم استفاده از آب و برق، بررسیهای میدانی و... به عنوان راههای شناسایی خانههای خالی یاد شده است. حتی چندی پیش معاون سازمان امور مالیاتی از سوتزنی شهروندان به عنوان راهکاری برای شناسایی خانههای خالی یاد کرده بود؛ اظهاراتی که همه نشاندهنده قطعی نبودن راههای شناسایی خانههای خالی است؛ موضوعی که گام اول اجرای این طرح را با ابهام جدی مواجه میکند.
2) همانطور که گفته شد عدهای از موافقان اجرای این طرح اثرات اجرای آن را تنظیمی دانسته و معتقدند اجرای دریافت مالیات از خانههای خالی مانع احتکار مسکن خواهد شد. این در حالی است که این طرح طبیعتا هیچ تأثیری در کاهش انگیزههای سفتهبازان برای حضور در بازار مسکن نخواهد داشت بلکه صرفا تخلفات و راههای دور زدن قانون از جمله اجارهنامههای صوری و اجاره کد ملی و... را افزایش خواهد داد. برای حل موضوع احتکار مسکن باید دلایل و ریشههای وجود این موضوع بررسی شود که قطعا تبدیل شدن خانههای مسکونی از کالای مصرفی به کالای سرمایهای دلیل اصلی احتکار مسکن است. بدون شک اجرای طرح مالیات بر خانههای خالی هیچ تأثیری در حل این مشکل نخواهد داشت.
3) این طرح در حالی قرار است اجرا شود که اجرای درست آن نیازمند راهاندازی و بهروز بودن سامانه ملی املاک و اسکان است تا از این طریق امکان شناسایی خانههای خالی با دقت بالا وجود داشته باشد، در حالی که در حال حاضر چنین امکانی مهیا نیست و گویا قرار است گام نخست اجرای این طرح در صورت تصویب نهایی با اما و اگرهای فراوانی همراه باشد. برای مثال طبق آخرین سرشماری صورت گرفته در سال 95، میزان خانههای خالی 5/2 میلیون واحد بوده است اما در حال حاضر- زمان اجرای طرح- از تعداد دقیق خانههای خالی در کشور اطلاعی نداریم یعنی قرار است طرحی اجرا شود که اطلاعات کاملی از جزئیات مهم اجرای آن در دسترس نیست(!)
4) اجرای این طرح از ۲ حالت خارج نیست؛ یا اجرای آن موفق خواهد بود یا با شکست مواجه خواهد شد.
الف) اگر این طرح بدرستی اجرا شود تأثیرات مثبت اندکی، آن هم صرفا در بازار اجارهبها به واسطه افزایش عرضه احتمالی خواهد داشت. به نظر میرسد تأثیرات مثبت اجرای این طرح در مقابل هزینهها و خطاهای احتمالی اجرای آن بسیار اندک خواهد بود. ضمن اینکه اجرای این طرح هزینه سرمایهگذاری در مسکن را افزایش خواهد داد، چرا که طبق این طرح ۶ ماه جهت تنفس برای نقل و انتقال قرار داده شده و افرادی که در کار خرید و فروش ملک هستند براحتی میتوانند از این 6 ماه استفاده کرده و املاک خود را به فروش برسانند. در حالی که سازندگان مسکن احتمالا متضرر شده و ممکن است ساخت مسکن از سوی سازندگان مسکن با کاهش مواجه شده و بخشی از منابع این افراد به سمت بازارهایی چون ارز و طلا که اتفاقا ماههای پرسودی را سپری میکنند، سوق داده شود.
ب) اگر این طرح به دلیل پیچیدگیهای موجود بدرستی اجرا نشود، نهتنها اثر مثبتی نخواهد داشت بلکه با ایجاد یأس و ناامیدی پیامدهای منفی نیز در پی دارد، چرا که طرحهایی چون مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر عایدی سفتهبازی، مالیات بر مسکنهای خالی و... مدتهاست به صورت توأمان مطرح شده و از آنها به عنوان ابزارهایی برای هدایت نقدینگی به سمت فعالیتهای مولد و کاهش سفتهبازی یاد شده و شکست این طرح به معنای شکست مجموعه آن طرحها قلمداد شده و تجربه ناامیدکنندهای در اذهان به جا میگذارد. این در حالی است که زیرساختها برای اجرای مالیات بر عایدی مسکن بسیار مهیاتر از اجرای طرح مالیات بر خانههای خالی است، ضمن اینکه اجرای مالیات بر عایدی مسکن میتواند تأثیرات بشدت بیشتری بر کاهش قیمت مسکن و افزایش عرضه آن داشته باشد.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
عمق فاجعهای که رخ داد و عملیات مرصاد آن را جمع کرد
علیاصغر مجتهدزاده*: به مناسبت سالگرد هجوم وحشیانه منافقین در تاریخ 3/5/67 به مرزهای غربی ایران و جنایات پیرامونی آن که البته در تاریخ 5/5/67 در تنگه چارزبر (تنگه مرصاد)1 در کمینگاهی، دست الهی از آستین رزمندگان اسلام درآمد و نقشههای آنان را نقش بر آب کرد، مطالب دردناکی را مرور میکنیم.
واژه نفاق و منافق 37 بار در قرآن کریم آمده است. این گروه همواره از سرسختترین و بدترین دشمنان دین و پیامبران و صالحین بودهاند. شناخت جریان نفاق و شناسایی منافقین از ضروریات و لوازم ایجاد امنیت و آرامش پایدار در هر جامعهای است. حضرت امیرالمومنین علیهالسلام علل و ریشههای نفاق را در 4 پایه و فروع و زیرشاخههای آن برشمردهاند: هوس، سهلانگاری در امر دین، خشم و غضب، حرص و طمع.2 سازمان مجاهدین خلق که روزی شاخه جوانان نهضت آزادی بود، انشعاباتی را به خود دیده است؛ بخشی از اعضای سازمان با بیانیه تغییر ایدئولوژی از اسلام به مارکسیسم تغییر مسیر دادند و بخش مذهبی نیز ایدئولوژی التقاطی اسلام و مارکسیسم را به رهبری مسعود رجوی- که مطابق اسناد منتشرشده در زندان با ساواک رژیم پهلوی همکاری میکرد-3 پذیرفتند. سازمان بعد از انقلاب اسلامی نیز با تفکر برتریجویی و اصل پیشتازی، خود را صاحب انقلاب برشمرد و اعضای آن به مبارزه با انقلاب اسلامی پرداختند.
* شروع واقعه تلخ
صدام معدوم با وجود پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل، پیگیر امتیازگیری از کشورمان بود. از طرفی پس از بهرهگیری از امکانات و تواناییهای سازمان منافقین در دوران 8 سال دفاعمقدس در بخشهای مختلف چون بازجویی و تخلیه اطلاعاتی اسرای ایرانی، کنترل اسرا، شنودهای اطلاعاتی، تخلیه اطلاعاتی تلفنی مسؤولان ایرانی و کمک اطلاعاتی به منظور بمباران مناطق حساس کشورمان و بمبگذاری و...، آنها را مهرههای سوختهای میدانست که باید در راه اهداف وی فدا شوند. البته حافظه ملت شریف ایران به یاد دارد در تمام توطئههایی که در اروپا و آمریکا علیه نظام اسلامی انجام میشود، به طور قطع منافقین سهم عظیمی دارند؛ از ابتدای انقلاب بیش از 17 هزار نفر را ناجوانمردانه و به وضعی فجیع به شهادت رساندند. شهید بهشتی(رض) و 72 تن از یاران انقلاب را به شهادت رساندند، نخبگان را ترور کردند، دست به انفجار در اماکن مقدس مذهبی زدند، بین اقوام و طوایف ایجاد اختلاف کردند، امام خامنهای را در مسجد ابوذر ترور کردند، محیط دانشگاه را به فشار و خشونت آلوده کردند، به هیچ یک از موازین انسانی پایبند نبوده و نیستند، در میان ملت دودستگی ایجاد و همیشه برای دشمنان خوراک تبلیغاتی تهیه و در دستگاههای تصمیمگیر و تصمیمساز نفوذ کرده و میکنند.
حرکت منافقین به داخل کشور محتاج آمادهسازی بود که عراق پیشاپیش، حملات گستردهای را در جبهه غرب و جنوب آغاز کرد.4 عملیات فریب تصرف مجدد خرمشهر برای گمراهسازی نیروهای نظامی ایران انجام شد که در نتیجه تیپها و لشکرها در جنوب متمرکز شدند.5
* بمباران شیمیایی
همزمان با عملیات فروغ جاویدان از سوی منافقین، ارتش عراق 31 تیرماه 67 چندین روستای اطراف کرمانشاه شامل: روستاهای زرده،6 روستاهای نسار دیره و سفلی، شاه ماردیره از توابع شهرستان گیلانغرب، شیخ صله از توابع شهرستان ثلاث باباجانی، روستای باباجانی از توابع دالاهو و دودان از توابع شهرستان پاوه را با بمبهای گاز خردل و گاز اعصاب بمباران کرد. این بمبارانها به منظور پاکسازی مسیر ورودی منافقین در این عملیات انجام شد که منجر به مرگ صدها غیرنظامی و مجروحیت چندین نفر از مردم شد.7 دامها و زمینهای کشاورزی که محل معیشت مردم بود، نابود شد و تا مدتها آلوده بود. بسیاری از مجروحان این روستاها به دلیل آثار شیمیایی به بیماریهای اعصاب، سرطان و... مبتلا شده و کودکانی با انواع مشکلات و بیماریهای مادرزادی به دنیا آمدند. بسته شدن جاده ارتباطی روستاها به کرمانشاه به علت حضور تانکهای منافقین در جاده اصلی و ایجاد ناامنی و عدم دسترسی مجروحان به بیمارستانهای مجهز، موجب بالا رفتن تلفات شد.8
* جنایت مستقیم منافقین
در حمله منافقین به غرب کشور جنایات و فجایع زیادی رخ داد که به گوشهای از آنها اشاره میشود تا در سالگرد عملیات مرصاد یاد و خاطره شهدا و مجروحان و مظلومان آن حادثه که پناهی جز خداوند تبارک و تعالی نداشتند، گرامی داشته شود.
«این گروه منافق و معاند که خود را مدافع خلق میدانست، هر کسی را در برابر خود میدید به بدترین وجه میکشت و اموال مردم را به غارت میبرد. شاهدان عینی میگویند: رفتار آنها بسیار اسفناک بود. جلوی چشم ما سبزیفروش محله را به خاطر پیراهن یقه آخوندی کشتند.
به جنازه بعضی از شهدا که میرسیدند سر میبریدند و در بعضی موارد پوست صورت آنها را میکندند... فردای روزی که درگیری بود، یک وانت تویوتا که در قسمت بارش پتو کشیده شده بود آمد، فکر کردم ماشین تدارکات است، پتو را کنار زدم، دیدم 8-7 جنازه بیسر از بچههای خودمان داخلش بود. واقعا تکاندهنده بود.
دوستی داشتم به نام علیاصغر آرونی، مداح گردان حمزه که با 3-2 نفر دیگر توسط منافقین زخمی شده بودند. شاهدان گفتند: وقتی منافقین بالای سر علیاصغر مداح رسیدند، او را در حال نجوا با امام زمان عجلالله تعالی فرجهالشریف دیدند. منافقین به طرز بیرحمانهای چشمهای او را از حدقه در آوردند و گوش و بینی چند نفر مجروح دیــگر را که کنار علیاصغر بودند، بریدند».9
شاهدان دیگر میگویند: «منافقین به هیچکس رحم نکردند. آنها در شب ورود به اسلامآباد در بیمارستان امام خمینی(رض) تعدادی از بیماران را که قادر به حرکت بودند با دستان بسته داخل حیاط آورده و تیرباران کردند. تمام کادر بیمارستان اعم از پرستاران و پزشکان را در محوطه اعدام کرده بودند و بچههای شیرخوار با مادرشان را در بخش نوزادان آتش زده بودند و...».10
به گفته شاهدان، منافقین حتی به زنان هم رحم نکرده و بر سر جنسیت جنین یک زن حامله شرطبندی کرده و شکم مادر را دریده و جنین را به گلوله بستند!
یکی از شاهدان میگوید: «به محض تاریک شدن هوا، طلبهای را دیدم که منافقین عمامه سفیدش را به دور گردنش پیچیده و به ماشین بسته بودند و او را آنقدر در خیابانهای اسلامآبادغرب کشیده بودند که گوشت و پوست بدنش روی خیابان جا مانده و به شهادت رسیده بود». 11
هر چند شهر سقوط کرد اما به اصطلاح مجاهدین خلق(!) چنان زهر چشمی از خلق خدا گرفتند که صدام در تمام جنایات 8 سالهاش در جنگ انجام نداده بود. جنایات منافقین به شهرهای غرب ایران ختم نمیشود، بلکه بعد از شکست مفتضحانه در عملیات مرصاد، در انقلاب مردم عراق، به دستور صدام به جان نیروهای کرد عراقی افتادند و چند هزار نفر از مردم مظلوم را به شهادت رساندند. اکنون این جنایتکاران، با نفوذ در دستگاههای دولتی و دادن اطلاعات به دشمنان اسلام و ملت به مزدوری خود ادامه میدهند تا تحت حمایت دولتهای مستکبر و زورگو قرار گیرند ولی همه میدانند افول آمریکا و اذنابش به خاطر آه مظلومانی است که بینام و نشان و بیگناه در آتش هوا و هوس منافقین سوختند و انشاءالله در دادگاه عدل الهی به محاکمه و مجازات ابدی گرفتار خواهند شد.
* قاضی بازنشسته دیوان عالی کشور
--------------------------
پینوشت
1- اشاره به آیه ۱۴ سوره فجر: ان ربک لبالمرصاد؛ «همانا خداوند تو سخت در کمین است».
2- کافی، ج2، ص 393. میزانالحکمه، ج13، 6422
3- مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سند 19/1/1351، ارتشبد نعمتالله نصیری، رئیس ساواک رژیم پهلوی در نامهای به دادرسی ارتش، مسعود رجوی را از«همکاران ساواک» معرفی کرد و خواستار ارفاق و تخفیف در مجازات وی شد.
4- برای تکمیل شدن رفع موانع، نیروی هوایی عراق قبل از عملیات منافقین، به دفعات مناطق تجمع نیرو در اطراف کرند و اسلامآبادغرب را بمباران کرد.
5- بررسی اطلاعات عملیات فروغ، صص 40-39، متن بازجویی از اسرای عملیات مرصاد-1367
6- از توابع بخش مرکزی شهرستان دالاهو
7- آمار دقیقی از تعداد جانباختگان به دست نیامد.
8- ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
9- بنیاد هابیلیان؛ گفتوگو با مرتضی ابراهیمی (از راویان مرصاد) مداح گردان مقداد، لشکر 27 محمد رسولالله صلّیالله علیه وآله
10- کتاب «مرصاد برگ زرین غرب» مشتمل بر خاطرات جمعی از سرداران و رزمندگان دفاعمقدس در غرب کشور، اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاعمقدس استان کرمانشاه. خاطره فوق برگرفته از این مجموعه و از خاطرات «فریدون الماسی» از فرماندهان و پیشکسوتان دوران دفاعمقدس است و نیز خاطرات خانم «ایران ترابی» پرستار شاهد عینی جنایت آتش زدن بخش کودکان بیمارستان اسلامآباد.
11- همان.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|